روستای سرآب بیز

روستای سرآب بیز


پای صحبت شهریار سخن


شعر باید به مقام ذکر برسد و جزء عبادت شود و خدا ضامنش شود.

 به محفلی صمیمی آمده ایم. محفلی دوست داشتنی  با حضور اهل علم و ادب  که  پیری را چون نگین در بر گرفته اند  تا شهریاری از دیار سخن، کلام آغاز کند و کمی از خود بگوید. کلامش ساده ، صمیمی و دلچسب است  با لباسی ساده و بی آلایش.

منتظریم تا از خود بگوید.
وقتی از آغاز و گام های اول  از او می پرسیم آرام لب به سخن می گشاید و اینگونه می گوید:  
«من شانس ادبی که آوردم مدیون این هستم که در ده بودم. شش سال داشتم الفباء را خوانده بودم می توانستم عبارات را بخوانم ولی معانی آنها را نمی دانستم.

 در اتاق عمه ام که ما زندگی می کردیم یک طاقچه بود. در آن طاقچه دو کتاب بود با جلد های مندرس یکی قرآن مجید بود و دیگری دیوان حافظ. من می رفتم بازی می کردم می آمدم یک دفعه قرآن را می خواندم و یک دفعه حافظ را.

از اول مغزم پر شد با  کلمات موزیکال آسمانی قرآن مجید و اشعار حافظ. به طوری که وقتی بزرگتر شدم شعرهای دیگر و هر چیز دیگری را که می شنیدم می دیدم به نظرم سبک می آمد. عمده شانس من این است از اول با قرآن و حافظ شروع شد که هنوز هم هست .....

یکی از بانوان محترم  شهریار را با این سئوال مخاطب می سازد. از نگاه شما خانم پروین اعتصامی چطور بودند؟ کلام او که به حق پاسخی در خور برای این سئوال بود بیانگر توجه اکید او به اخلاق و پاکی بود پاسخش شنیدنی بود. او گفت:
«به نظرم پیش از من، پروین اعتصامی است که عفت و عصمت و اخلاقیاتش کامل بود. بقیه دیگر که اهل معصیت بودند نمی توانست کلامشان بالا باشد. تزکیه نداشتند.

پروین  اخلاقیات و کلامش والا و بالاست. هم کلامش و هم صنعتش. هیچ عیبی در شعرش نیست. دیوان یکدست کمتر مثل پروین داریم. علتش هم همان است که پاک و پاکیزه بود. »

اهل مجلس از او توصیه ای می طلبند تا آن را چراغ راه کنند، با نورانیتش گام بردارند و با روشنائیش در مسیر کمال،  روشن و گرم شوند . ذهن و دل اهل محفل سخت در نگاه و کلامش گره خورده  با این آمادگی،  شهریار، خود را در شهر یاران می یابد و  کلامش را اینگونه  بر دل ها می نشاند:
«اصلا انسان باید از خدا نبرد.  وقتی از خدا نبرید خدا خودش تلقین می کند. «الرحمن علم القرآن» یعنی معلم قرآن خداست. شاعر هم همین جور است.

شاعر یک درجه پایین تر از پیغمبر است. شعر خوب،کامل و عرفانی از روح مجرد است منتها،  به انبیا وحی می شود ولی به شاعر الهام. اما بالاخره باید شعر همه اش یک موضوع باشد همه اش بیان توحید باشد.

او در ادامه بر واقعیات و مهارت های اجتناب ناپذیر نیز زیرکانه و استادانه اشاره دارد. او می گوید:  صنعت شعر بسیار ظریف است باید تمرین کرد. .. زمان می خواهد. باید تمرین کرد و شعرهای خوب خواند باید شاهکار بخوانند و شعر گفتن را تمرین کنند.
اما باز ادامه می دهد: آنکه دانشگاهی است از زمان دبستان خودش را نشان میدهد اما آخرش عرفان است.

 خلاصه اش ناسوت و جبروت و ملکوت را باید طی کند تا برسد به راه.  تا آنجایی که می گوید جز خدا چیزی نمانده است. آنجایی که می گوید جز خدا چیزی نمانده است  آنجا دیگر شوخی نیست دل پاک می خواهد . تنها درس خواند نیست. کتاب خواندن نیست. شعر باید به مقام ذکر برسد و جزء عبادت شود و خدا ضامنش بشود.»


توصیه او در آخر،  شنیدنی تر از همه است. همگان می خواهند ختم کلام را در کلام آخرش بشنوند. او در آخر سخن، راهی را آغاز می کند که گذشتگانش همانطور ابتدا کردند. او نیز آغاز و انجام را به هم پیوند می زند. او صادقانه  همه را به جام جمی فرا می خواند که خود داشته اند اما از دیگران می طلبیدند.

« قرآن می فرماید واعتصموا بحبل الله جمیعا. توسل به حبل الهی در مقابل قضا و قدر.
 باید امر به معروف و نهی از منکر کنیم که جهاد دائمی است و صبر هم بکنیم که ناملایمات برطرف بشود  ولی وجود خود شیطان هم واجب است اگر شیطان نباشد همه می روند قبرشان را می کنند و می نشینند اشک می ریزند که خدایا ما را ببخش و ببر. ما که خواهیم مرد. چرا خانه بسازیم و چرا لباس بدوزیم. شیطان است که باید باشد و دنیارا زینت بدهد در نظر آدمی که آدم بتواند بماند. خدا هم منظورش این است که امتحان بدهیم « لیبلوکم ایکم احسن عملا » باید سر بزنگاه برسد و رشوه بیاورند و معلوم بشود که شما رشوه را می گیرید یا نمی گیرید و الا خدا که خودش می داند.
شما باید عملا نشان بدهید. میدان باید برای هم بدکار باز باشد و هم برای افراد سالم که عملا امتحان بدهند. .....»

مجلس تمام گشت و به آخر رسید عمر     ما همچنان در اول وصف تو مانده یم 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: اسماعیل گشتاسب ׀ تاریخ: شنبه 28 شهريور 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , sarabiz.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com