سیزده آبان هنوز روز مبارزه با استکبار جهانی است دقت در واژه هایی چون استکبار، مبارزه و اینکه چرا روز سیزده آبان به نام مبارزه با استکبار نام گذاری شده همواره ذهن جوانان ما را به خود مشغول داشته است . بیان روشن دلایل استکبار ستیزی امام و مبارزه با هر گونه خود برتر بینی ابر قدرت ها به عنوان یک اصل ریشه ای در انقلاب اسلامی می تواند زمینه های حضور آگاهانه دانش آموزان انقلابی و دانشجویان دانش دوست را در مراسم سیزده آبان بهتر از گذشته فراهم سازد. گزیده بیانات ارزشمند رهبر فرزانه انقلاب در دیدار دانشجویان و دانشآموزانی که به مناسبت سالروز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا (روز ملی مبارزه با استکبار جهانی) در تاریخ 12 / 8/ 1378 در محضرش شرف حضور یافته اند همچنان شایسته بازخوانی و تامل است. لازم به ذکر است این فرمایشات ساده، کوتاه، حکیمانه و روشنگر که به زیبایی، پرده از چهره استکبار بر داشته و سیر حرکت او را در کشور ما توضیح می دهد از کتاب معارف انقلاب (کاری از موسسه پژوهشی و فرهنگی انقلاب اسلامی) صفحه 498 است که به محضر علاقه مندان تقدیم می گردد.
سه چهرهی استکبار در 13 آبان
امروز مناسبت دیدار ما سیزدهم آبان است که «روز مبارزه با استکبار» نامگذاری شده است و عنوان بسیار مهم و پر عمق و پیچیده و درخور تأمّلی است. جا دارد که جوانان عزیز، هم کلمه استکبار و هم کلمه مبارزه را پیش خودشان در بحثهای دانشجویی و دانشآموزی درست بشکافند و به اعماق عنوانی که اصطلاح جدیدی است و انقلاب وارد فرهنگ سیاسی دنیا کرد، درست برسند. این خصوصیتِ همه حرکتهای اصیل و پرمغز و ریشهدار است که در فرهنگ سیاسی عالم، واژههای تازهای را وارد میکنند تا بتوانند مفاهیم مورد نظر خود را درست ادا کنند. کلمه استکبار و مبارزه با استکبار از این قبیل است. سه حادثهای هم که در مثل سیزده آبان اتّفاق افتاده است، مجموعاً و با هم درخور تأمّل و تعمّق و ژرفبینی است. اگر دقّت کنید، هر کدام از این سه حادثه، یک چهره از استکبار و یک چهره از مردمی را که در مقابل استکبارند، نشان میدهد. ترکیب این چهرهها، یک حقیقت سیاسی مهم را روشن میکند. حادثه اوّل، حادثه تبعید امام در سال 1343 است. قضیه اینگونه بود که آمریکاییها قانون کاپیتولاسیون را در ایران به کرسی نشاندند. معنای کاپیتولاسیون این است که آمریکاییها یا افراد وابسته به هر قدرت بیگانه مسلّطی در هر کشور دیگر، اگر جنایتی کردند، دستگاه قضایی آن کشور حق ندارد جنایت آنها را رسیدگی کند، به محاکمه آنها بپردازد و حکم صادر کند! آن روز بیش از دویست هزار نفر آمریکایی در مشاغل مختلف در ایران حضور داشتند. معنای این قانون ـ که در مجلس وابسته فاسدِ آن روز به دستور دربارِ وابسته فاسد تصویب شد ـ این بود که اگر از این دویست، یا سیصد هزار نفر آمریکایی ساکن ایران که حقوقهای کلانی میگرفتند و در همه امور کشور دخالت میکردند، یک نفر جنایتی مرتکب شد ـ قتلی کرد، دزدیای کرد، هر کاری کرد ـ دادگستری و دستگاه قضایی ایران حق ندارد به او بگوید بالای چشمت ابروست و بایستی قضاوت درباره او زیر نظر آمریکاییها انجام شود! این، یکی از قوانین ذلّتبار برای همه ملّتهایی بود که به آن تن دادند. اما امام تسلیم نشدند و مقاومت کردند. فریاد امام در قم، در میان طلّاب علوم دینی بلند شد و این قانون را تقبیح کردند. رژیم وابسته هم ، عکسالعمل نشان داد؛ امام را گرفت و به ترکیه تبعید کرد. این مربوط به چه شرایطی است؟ این مربوط به آن شرایطی است که دولت آمریکا با دولت ایران کمال دوستی و همبستگی را دارد با هم منافع مشترک دارند و آمریکا در ایران حضور دارد. یکی از نشانهها و ثمرات حضور قدرت آمریکا در کشور ما، همین قضیه است. قضیه دوم، قضیه سیزدهم آبان سالِ پنجاه و هفت است که دوران شور و اعتلای مبارزات ضدّ رژیم و ضدّ آمریکایی در ایران است. این باز یک چهره دیگر را نشان میدهد. در چنین روزی، دستگاههای وابسته به رژیم ـ که همه یا بسیاری از آنها تربیتشده و دستور گرفته از آمریکاییها بودند ـ حتّی به دانشآموزان هم رحم نکردند. در این حادثه، دهها دانشآموز کشته شدند. البته همیشه میکشتند، همیشه بر روی مردم فشار میآوردند؛ اما اینطور یکجا در شهر تهران این تعداد دانشآموز به خاک و خون کشیده شوند، این هم یک چهره دیگرِ استکبار است. این مربوط به کجاست؟ این مربوط به آن جایی است که مبارزات ملّت با آن استکبارِ زیادهطلب و فزونیخواه بالا میگیرد. در چنین شرایطی، استکبار دیگر به هیچ چیز رحم نمیکند. علیرغم همه شعارهای انساندوستی و مردمدوستی و طرفداری از جوانان، حتّی با دانشآموز هم که سر و کار میافتد، دهها دانشآموز را به قتل میرساند! قضیه سوم، چهره دیگری است. مربوط به آن وقتی است که همین ملّت ـ که سالهای متمادی آن ظلمها و آن تحقیرها و آن دخالتها و آن غارتگریها را تحمّل کرده است ـ دیگر به پیروزی رسیده است. در دوران پیروزی این ملت، آمریکا به زاویه رانده شده است؛ اما اینجا هم دستگاه جاسوسی آمریکا و تلاش باز نمیماند و حرکاتی انجام میدهد که مردم و امام را دچار سوءظنّ شدید نسبت به سفارت آمریکا میکند و جوانانی از میان دانشجویان، در چنین روزی، از راهپیمایی روز سیزدهم آبان استفاده و سفارت آمریکا را تسخیر میکنند. جوانان دانشجو به آنجا رفتند و اسناد و مدارک را جمعآوری کردند و دهها جلد کتاب ـ در حدود هفتاد جلد یا شاید هم بیشتر ـ منتشر نمودند که این کتابها نشاندهنده ارتباط سفارت آمریکا با عناصر وابسته خودشان در داخل کشور ما ـ بعضی مربوط به قبل از انقلاب، بعضی هم مربوط به بعد از انقلاب ـ بود. بعضی از آنها حتی در دولت موقّتِ آن روز انقلاب هم منصب و مقام داشتند؛ یعنی آمریکاییها دست بر نداشته بودند! بنابراین، سه چهره از استکبار در روز سیزدهم آبانماه دیده میشود: یکی در دوران اوج اقتدار آمریکا در ایران که کاپیتولاسیون را بهوجود میآورد و مقاومت امام را که مظهر مقاومت ملّت ایران بود و پاسخ جوانان را ـ که آن روز، اوّل جوانان حوزه علمیه، بعد هم جوانان همه کشور پاسخ دادند ـ به همراه دارد. قضیه دوم در هنگام اوج مبارزات همین ملّت با استکبار است که نشاندهنده خوی درّندگی استکبار است که حتّی دانشآموز و نوجوان را به خاک و خون میکشد. قضیه سوم هم مربوط به وقتی است که این ملّت بعد از سالها اسارت توانسته است روی پای خود بایستد. انقلابش پیروز شده است و دولت تشکیل داده؛ اما آنها جاسوسی میکنند! اینجا ملّت مقتدرانه وارد میدان میشود و ماجرای سفارت آمریکا اتّفاق میافتد. اینها سه رمز و سه نماد بودند. اگر این سه قضیه را بر روی هم جمع کنید، بهطور کلّی چهره استکبار، چهره مردم مظلوم، سرنوشت استکبار و سیر حرکت استکباری در کشور ما شناسایی میشود. چرا مردم با استکبار مبارزه کردند و چرا استکبار بد است؟ باید توجّه کنید، اوّلین احساسی که یک ملّت در مقابله با روح و خوی استکباری دارد، احساس دینی نیست؛ احساس غیرت ملی است؛ احساس هویّت و احساس وجود است؛ چون استکبار وقتی وارد کشوری شد و بر آن کشور مسلّط گردید، هویت ملی آن ملّت را انکار میکند. منابع آن کشور را غارت میکند، در امور سیاسی آن کشور دخالت میکند؛ اما همه اینها فرع انکار هویّت آن ملّت است. استکبار، اوّل هم که وارد میشود، نمیگوید من میآیم تا هویت ملی شما مردم را انکار کنم؛ اینطور که نمیآید؛ به بهانههای مختلف وارد میشود. وقتی وارد شد، آن چیزی را که هدف میگیرد، هویت ملی است. یعنی فرهنگ، اعتقادات، دین، اراده، استقلال، حکومت، اقتصاد و همه چیز را از آن ملّت سلب میکند و در مشت خود میگیرد؛ همان چیزی که در ایران قبل از انقلاب اتفاق افتاد بود. این احساس است که ملّتها را در مقابل استکبار به جوش و خروش میآورد؛ لذا شما میبینید ملّتهایی که این را هم ندارند، مسلمان هم نیستند، امروز ـ نه آن روز؛ کسی جرأت نمیکرد در مقابل آمریکا بایستد؛ این راه را ملّت ایران باز کرد ـ تا آن جایی که میتوانند، در مقابل آمریکا میایستند. ....
نظرات شما عزیزان:
|